جانا

جانا

دلم هوای موهایم را کرده،حسابی...
بهر قهقه یا هق هق
چه فرقی دارد؟
اینجا دختری شانه هایش میلرزد...
meligolabi@yahoo.com

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

چی دردیست که دچارش کرده ای ام؟ هان؟ تو رفتی و من نه میتوانم فراموشت کنم،

نه میتوانم به تو برگردم،

نه میتوانم دوستت ندارم،

نه میتوانم داشته باشمت و

نه میتوانم از تو ننویسم،لعنت به تو و درد هایی که آوری،لعنت به تنهایی که تو را نصیبم کرد،لعنت به تویی که دستت را انداختی در زندگیم و چرخاندی و چرخاندی و چرخاندی و آخر سر مرا به سان مورچه ای بلند کرده و گذاشتی رو به راهی که نمیدانم مقصدش کجاست.

+این معجزه ست که من بعد تو هنوز شعر میخونم،هنوز شالگردن میندازم دور گردنم...ولی نه!من دیگه عطر نمیزنم،آره دیگه عطر نمیزنم.

  • ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۵
  • ۵۶۸ نمایش
  • ملیـ ـکا

شصت و سه.

۲۲
تیر

من خیلی چیزها را درست از زمانی که تو با رفت و آمدت به زندگیم به گند کشیدی نمیفهمم،من نمیفهمم چرا آدمها در زندگیشان دلتنگی دارند،نمیفهمم چرا آدمها باید همدیگر را دوست بدارند و بعدش به مثال خر پشیمان شوند،من نمیفهمم چرا نباید آدمها سرشان بیندازند پایین و زندگیشان را بکنند،اگر همه آدمها سرشان را می انداختند پایین و زندگیشان را میکردند دیگر کسی عاشق راه رفتن کسی نمیشد،دیگر کسی دل به چشم و ابروی دیگری نمیبست،دیگر واژه ای به نام و مفهوم عشق و دوست داشتن نبود،آهنگ های غمگین هم نبودند،کاش آدمها ربات بودند،ربات های چینی!

  • ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۶
  • ۴۸۵ نمایش
  • ملیـ ـکا

یکی باید باشد که بنشیند در صندلی روبرویت،در همان کافه ای که دوستش داریُ با چشمانش تورا نفس بکشد،آنقدر که نفسهایت به شماره بیفتد،از خودت فرار کنیُ جز آغوش او جایی نداشته باشی.


  • ۰۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
  • ۶۰۹ نمایش
  • ملیـ ـکا

میدانی باور کردن در عین باورنکردن چیست؟

این است که من یک چیزی را باور کردم و بخاطر یک سری چیزهای دیگری میخواهم باور نکنم،یعنی شرایط یک طوری میشود که هِی با خودم میگویم مگر میشود؟اصلا مگر امکان دارد؟ نه بابا توهم زده ام!

اینکه تو آمدی ، سلام کردی ، دست دادی ، گوشه ای نشستی، کتابت را باز کردی

اینکه من سلام کردم،دست دادم،مثلا به کارم ادامه دادم ،در عمل انجام شده قرار گرفتم،اجبارا کسی را در آغوش گرفتم که نه تنها حسِ خوبی عایدم نشد بلکه حالم هم از خودم بهم خورد

اینکه تو بلند شدی و رفتی

اینها باورکردن در عین باورنکردن است،این ها توانایی این را دارند که تا آخر عمر بتوانند دهانت را در بیشترین حد ممکن باز نگه دارند،امان از اینها،امـــان!

  • ۰۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۸
  • ۴۷۹ نمایش
  • ملیـ ـکا

شصت.

۰۶
تیر

سلام،دوماه بود که نشد بیام،خیلی چیزا شد،خیلی حرفا بود که خواستم بگم اما نشد...شاید یه روز،شاید همین فردا بیام و همشو موب مو بگم...

این لینک تلگراممه:

Telegram.me/melikaGolabton

اینجا میتونین سریع تر دنبالم کنید....

{قرار نیسست اینجارو رها کنم،به هیچ وجه}

  • ۲ نظر
  • ۰۶ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۳
  • ۵۶۱ نمایش
  • ملیـ ـکا