چهل.آب مقطر
اشک شور است دیگر،مگه نه؟مثل آب نمک است،یا شاید هم ،هم مزه ی آب دریاست...هرچه که هست خواستم بگویم اشک های من دیگر شور نیس،آنقد اشک ریخته ام که نمکشان تمام شده،آب مقطر شده اند!!!
میخواهم برایت دعا کنم...نگران نشو،گفتم که،چشمانم دیگر شور نیست...میخواهم برایت دعا کنم ،برایت آرزو منم،آرزو کنم همیشه خوب باشی،آرزو کنم همیشه همان آدم خوب خاطره هایم باقی بمانی،میخواهم برایت آرزو کنم...آرزو کنم که هیچگاه از چشمانت آب مقطر نچکد...من برایت آرزو میکنم شیرین جان!
+کسی میداند اگر کسی دو سه بسته قرص نصفه نیمه مصرف شده را باز کند و بعد با چاییش بخور و بخوابد و بعدنش چشمانمش دو دو بزند،وقتی خواست بلند بشود سرش گیج برود و بیفتد،هر چیزی که میخورد گلویش بسوزد و دهانش مدام بضاغ(بزاغ) کم بیاورد،دست و پایش شل شده باشد...باید چه کند؟
گفتی نیست ولی بی تو کماکان در من
نفسی هست،دلد هست ولی جانی نیست...
*محمد عزیزی
- ۹۴/۱۰/۲۵
- ۲۱۷ نمایش