ادوارد: میدونی فرق بین درد و رنج چیه؟آنا: چه فرقی میکنه؟ وقتی دوتاشون بدن!ادوارد: وقتایی که باهات حرف میزنم وحواست پیش یکی دیگه س،این میشه رنج!آنا: خب درد چیه اونوقت؟ادوارد : که با این حال باز دوستت دارم!
*رابرت کیوساک
من اختیار نکردم به جز تو یارِ دگر به غیرِ گریه که آن هم در اختیارم نیست ...هیچگاه نفهمیدی جواب "دوستت دارم"هایی که دوستشان دارم همچنین نیست،تو اگر بگویی دوستت دارم!اگر بار دیگر بگویی دوستت دارم......راستی اصلا میخواهی بدانی اگر بگویی چه میکنم؟خب میتوانی امتحان کنی تا ببینی:)
اگر آن ترک شیرازی به دست ارد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی،که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را
* حافظ
+یه سری مسابقات هس به اسمIMC(مسابقات جهانی ریاضی) که امسال مرحله سومش تایلنده،دیروزکیمیا گف مرحله اول قبول شدم،آقا ماکلی خوشحااال،بعد اومدم خونه گفتم نکنه اشتباه کرطه و اینا،بعد امروز تو مدرسه نمتونستم صفحمو بیارم،شمارندمو دادم مسئول کارگاهمون زد بعد دیدم نه!جدی جدی قبول شدم! بعدش فهمیدیم کلا مارو از طرف اداره نمیبرن،ینی خیلی شیک برگشتن گفتن به ما هیچ ربطی نداره،مدرسمونم که از اون بدتر،50تومن نمیدن حالا وردارن ما هف نفرو ببرن؟ کلا اینکه قضیه رفتنمون رو هواس،10هم مرحله دومه،ما رو نگه داشتن بین زمین و آسمون...خدا بخیرمون کنه